5. آیا گناهکاران بیمعرفت هستند، که قوم من را میخورند چنان که نان میخورند، و خد.ا را نمیخوانند
8. خد.ای “صوااُت” با ماست، و خد.ای یعقوب قلعة بلند ما سلاه
5. و به کبریایی خود سوار شده غالب شو به خاطر حقیقت و تواضع وصداقت (ات) هدایت خواهی شد که با یمینت (اعمال) مهیب (انجام دهی)
4. شریران از رَحِم منحرف هستند، از شکم مادر دروغ گفته گمراه میشوند
10. قبل از آن که دیگهای شما آتشِ خارها را احساس کند، آنها را چه تر و چه خشک خواهد رُفت
3. نزد خد.ای تعالی آواز خواهم داد، نزد خد.ایی که همه چیز را برایم تمام میکند
7. دامی برای گامهایم مهیا ساختند، و جانم خم گردید، چاهی پیش رویم کندند، و خود در میانشان افتادند سلاه
13. آنانیکه قصد جانم دارند دام میگسترند، و بد اندیشانم سخنان فتنهانگیز میگویند، و تمام روز حیله را تفکر میکنند
20. اما دشمنانم زنده و زورآوراند، و آنانی که بیسبب بر من بغض مینمایند بسیاراند
4. آسمان را از بالا میخواند، و زمین را تا قوم خود را داوری کند
22. ای فراموشکنندگان خد.ا در این تفکر کنید، مبادا شما را نابود سازم و رهانندهای نباشد
7. آنانی که بر دولت خود اعتماد دارند، و بر کثرت توانگری خویش فخر مینمایند
15. مثل گوسفندان در گور رانده میشوند، و مرگ ایشان را شبانی میکند، و صبحگاهان راستان بر ایشان حکومت خواهند کرد، و صورت ایشان در گور پوسیده خواهد شد، تا مسکنی برای آن نباشد
8. و تمامی دشمنانم با یکدیگر بر من نمّامی میکنند، و دربارة من بدی میاندیشند
15. آنانی که قصد هلاکت جان من دارند، جمیعاً خجل و شرمنده شوند، و آنانی که در بدی من رغبت دارند، به عقب برگردانیده و رسوا گردند
13. ملوک لشگرها فرار کرده منهزم میشوند، و زنی که در خانه مانده است غارت را تقسیم میکند
24. تا پای خود را در خون فرو بری، و زبان سگان تو از دشمنانت بهرة خود را بیابد
29. خد.ایت برای تو قوت را امر فرموده است، ای خد.ا آنچهرا که برای ما کردهای، استوار گردان
22. من را برای خوراک زرد آب دادند، و چون تشنه بودم من را سرکه نوشانیدند
27. زیرا بر کسی که تو نشان کردهای جفا میکنند، و دردهای کوفتگان تو را اعلان مینمایند
5. آنانی که بیسبب از من نفرت دارند از شمار مویهای سرم زیادهاند، و دشمنان ناحق من که قصد هلاکت من دارند زورآورند، پس آنچه را غصب نکردهام، باز گردانم
4. و اما در (رابطه) با کارهای آدمیان بر حسب کلامت، خود را از راههای ظالم نگاه داشتم
9. ا زروی شریرانی که من را هلاک میسازند، از دشمنانم که (برای) گرفتن جانم من را احاطه میکنند
8. از غضب برکنار شو و خشم را ترک کن، خود را مشوش مساز که البته باعث گناه خواهد شد
12. شریر بر مرد عادل تعرض میکند، و دندانهای خود را بر او میافشرد
18. خد.اوند روزهای کاملان را میداند، و میراث ایشان خواهد بود تا به ابد
25. من جوان بودم و حالا پیر هستم، و مرد صالح را هرگز متروک ندیدهام، و نه نسلش را که گدای نان بشوند
30. دهان صالح حکمت را بیان میکند، و زبان او انصاف را ذکر مینماید
7. زیرا دام خود را برای من بیسبب در حفرهای پنهان کردند، که آن را برای جان من بیجهت کنده بودند
14. مثل آنکه او دوست و برادرم بود، سرگردان میرفتم، چون کسی که برای مادرش ماتم گیرد از حزن خم میشدم
20. بدیهایی (که بر) مرد صالح (حادث میشود) بسیار است، اما خد.اوند او را از همة آنها خواهد رهانید
5. چیزهای مشکل را به قوم خود نشان دادهای، بادة سرگردانی به ما نوشانیدهای
11. خد.ای رحمت من پیش روی من خواهد رفت، خد.ا من را بر دشمنانم نگران خواهد ساخت
9. تو آوارگیهای من را تقریر کردهای، اشکهای من را در ذخیرهدان خود بگذار، آیا این در دفتر تو نیست
12. فسادها در میان وی است، و جور و حیله از کوچههایش دور نمیشود
6. اینک خد.ا مددکار من است، خد.اوند از تأییدکنندگان جان من است
4. اما بدانید که خد.اوند مرد صالح را برای خود انتخاب کرده است، و چون او را بخوانم خد.اوند خواهد شنید
5. آنگاه در خشم خود بدیشان تکلم خواهد کرد، و به غضب خویش ایشان را آشفته خواهد ساخت
9. ایشان را به عصای آهنین خواهی شکست، مثل کوزة کوزهگر آنها را خُرد خواهی نمود
پس مثل درختی نشانده نزد نهرهای آب خواهد بود، که میوة خود را در موسمش میدهد، و برگش پژمرده نمیگردد، و هرآنچه میکند نیکانجام خواهد بود
3. زیرا که شریر به شهوات نفس خود فخر می کند، و آنکه میرباید (عمل خود را) میستاید و خد.اوند را اهانت میکند
9. در جای مخفی مثل شیر در بیشة خود کمین میکند، به جهت گرفتن مسکین کمین میکند، فقیر را به دام خود کشیده گرفتار میسازد
13. چرا شریر خد.ا را اهانت کرده در دل خود میگوید، تو بازخواست نخواهی کرد
2. ای خد.اوند خد.ای من به تو پناه میبرم، از همة تعاقب کنندگانم مرا نجات ده و برهان
12. خد.ا داور عادل است، و هر روزه خد.ا (بر ظالمان) خشمناک میشود
4. خد.اوند همة لبهای چاپلوس را منقطع خواهد ساخت، و هر زبانی را که سخنان تکبرآمیز بگوید
6. جلال او به سبب نجات تو عظیم شده، شکوه و حشمت را بر او نهادهای
10. در وقت غضب خود ایشان را چون تنور آتش خواهی ساخت، خد.اوند ایشان را در خشم خود خواهد بلعید، و آتش ایشان را خواهد سوزانید
7. خروجش ازکرانة آسمان است و مدارش تا به کرانة دیگر، و هیچ چیز از حرارتش مستور نیست
و به مال یتیم، جز به بهترین راه نزدیک نشوید، تا به سر حد بلوغ رسد! و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال میشود! (34)
آتشی عظیم و شعلهور! (5)
کسانی که مردان و زنان باایمان را شکنجه دادند سپس توبه نکردند، برای آنها عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان است! (10)
ولی کافران پیوسته در تکذیب حقند، (19)
و اگر مجازات را تا زمان محدودی از آنها به تاخیر اندازیم، (از روی استهزا میگویند: «چه چیز مانع آن شده است؟!» آگاه باشید، آن روز که (عذاب) به سراغشان آید، از آنها بازگردانده نخواهد شد; (و هیچ قدرتی مانع آن نخواهد بود;) و آنچه را مسخره میکردند، دامانشان را میگیرد! (8)
شاید (ابلاغ) بعض آیاتی را که به تو وحی میشود، (بخاطر عدم پذیرش آنها) ترک کنی (و به تاخیر اندازی); و سینهات از این جهت تنگ (و ناراحت) شود که میگویند: «چرا گنجی بر او نازل نشده؟! و یا چرا فرشتهای همراه او نیامده است؟!» (ابلاغ کن، و نگران و ناراحت مباش! چرا که) تو فقط بیم دهندهای; و خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چیز است (;و به حساب آنان میرسد)! (12)
اشراف کافر قومش (در پاسخ او) گفتند: «ما تو را جز بشری همچون خودمان نمیبینیم! و کسانی را که از تو پیروی کردهاند، جز گروهی اراذل سادهلوح، مشاهده نمیکنیم; و برای شما فضیلتی نسبت به خود نمیبینیم; بلکه شما را دروغگو تصور میکنیم!» (27)
گفتند: «ای نوح! با ما جر و بحث کردی، و زیاد هم جر و بحث کردی! (بس است!) اکنون اگر راستی میگویی، آنچه را (از عذاب الهی) به ما وعده میدهی بیاور!» (33)
گفتند: «ای هود! تو دلیل روشنی برای ما نیاوردهای! و ما خدایان خود را بخاطر حرف تو، رها نخواهیم کرد! و ما (اصلا) به تو ایمان نمیآوریم! (53)
آنان، در این دنیا و روز قیامت، لعنت (و نام ننگینی) بدنبال دارند! بدانید «عاد»نسبت به پروردگارشان کفر ورزیدند! دور باد «عاد» -قوم هود- (از رحمت خدا، و خیر و سعادت)! (60)
و هنگامی که فرمان ما فرا رسید، آن (شهر و دیار) را زیر و رو کردیم; و بارانی از سنگ ( گلهای متحجر) متراکم بر روی هم، بر آنها نازل نمودیم... (82)
ای قوم! هر کاری از دستتان ساخته است، انجام دهید، من هم کار خود را خواهم کرد; و بزودی خواهید دانست چه کسی عذاب خوارکننده به سراغش میآید، و چه کسی دروغگوست! شما انتظار بکشید، من هم در انتظارم!» (93)
ما به آنها ستم نکردیم; بلکه آنها خودشان بر خویشتن ستم روا داشتند! و هنگامی که فرمان مجازات الهی فرا رسید، معبودانی را که غیر از خدا میخواندند، آنها را یاری نکردند; و جز بر هلاکت آنان نیفزودند! (101)
و اگر پروردگارت میخواست، همه مردم را یک امت (بدون هیچ گونه اختلاف) قرار میداد; ولی آنها همواره مختلفند... (118)
بسوی فرعون و اطرافیانش; اما آنها از فرمان فرعون پیروی کردند; در حالی که فرمان فرعون، مایه رشد و نجات نبود! (97)
سرنوشت مؤمنان و کافران، همان بود که دیدید! و خداوند سستکننده نقشههای کافران است. (18)
آنها که کافر شدند، اموالشان را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج میکنند; آنان این اموال را (که برای به دست آوردنش زحمت کشیدهاند، در این راه) مصرف میکنند، اما مایه حسرت و اندوهشان خواهد شد; و سپس شکست خواهند خورد; و (در جهان دیگر) کافران همگی به سوی دوزخ گردآوری خواهند شد. (36)
این، (درست) شبیه (حال) فرعونیان و کسانی است که پیش از آنها بودند; آیات پروردگارشان را تکذیب کردند; ما هم بخاطر گناهانشان، آنها را هلاک کردیم، و فرعونیان را غرق نمودیم; و همه آنها ظالم (و ستمگر) بودند! (54)
و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی; و بر خدا توکل کن، که او شنوا و داناست! (61)
هم اکنون خداوند به شما تخفیف داد، و دانست که در شما ضعفی است; بنابراین، هرگاه یکصد نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر پیروز میشوند; و اگر یکهزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند کرد! و خدا با صابران است! (66)
کسانی که کافر شدند، اولیاء (و یاوران و مدافعان) یکدیگرند; اگر (این دستور را) انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمی در زمین روی میدهد. (73)
فرشتگان را با روح (الهی) بفرمانش بر هر کس از بندگانش بخواهد نازل میکند; (و به آنها دستور میدهد) که مردم را انذار کنید; (و بگویید:) معبودی جز من نیست; از (مخالفت دستور) من، بپرهیزید! (2)
و پیش از تو، جز مردانی که به آنها وحی میکردیم، نفرستادیم! اگر نمیدانید، از آگاهان بپرسید (تا تعجب نکنید از اینکه پیامبر اسلام از میان همین مردان برانگیخته شده است)! (43)
بخاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متواری میگردد; (و نمیداند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم میکنند! (59)
و هنگامی که مشرکان معبودهایی را که همتای خدا قرار دادند میبینند، میگویند: «پروردگارا! اینها همتایانی هستند که ما به جای تو، آنها را میخواندیم! «در این هنگام، معبودان به آنها میگویند: «شما دروغگو هستید! (شما هوای نفس خود را پرستش میکردید!)» (86)
و اگر خدا میخواست، همه شما را امت واحدی قرارمیداد; (و همه را به اجبار وادار به ایمان میکرد; اما ایمان اجباری فایدهای ندارد!) ولی خدا هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) گمراه، و هر کس را بخواهد (و لایق بداند) هدایت میکند! (به گروهی توفیق هدایت داده، و از گروهی سلب میکند!) و یقینا شما از آنچه انجام میدادید، بازپرسی خواهید شد! (93)
که همه شما پیوسته از حالی به حال دیگر منتقل میشوید (تا به کمال برسید). (19)
خداوند شما را آفرید; سپس شما را میمیراند; بعضی از شما به نامطلوبترین سنین بالای عمر میرسند، تا بعد از علم و آگاهی، چیزی ندانند (و همه چیز را فراموش کنند); خداوند دانا و تواناست! (70)
خداوند مثالی زده: برده مملوکی را که قادر بر هیچ چیز نیست; و انسان (با ایمانی) را که از جانب خود، رزقی نیکو به او بخشیدهایم، و او پنهان و آشکار از آنچه خدا به او داده، انفاق میکند; آیا این دو نفر یکسانند؟! شکر مخصوص خداست، ولی اکثر آنها نمیدانند! (75)
سوگندهایتان را وسیله تقلب و خیانت در میان خود قرار ندهید، مبادا گامی بعد از ثابتگشتن (بر ایمان) متزلزل شود; و به خاطر بازداشتن (مردم) از راه خدا، آثار سوء آن را بچشید! و برای شما، عذاب عظیمی خواهد بود! (94)
و هنگامی که آیهای را به آیه دیگر مبدل کنیم ( حکمی را نسخ نماییم) -و خدا بهتر میداند چه حکمی را نازل کند- آنها میگویند: «تو افترا میبندی!» اما بیشترشان (حقیقت را) نمیدانند! (101)
این به خاطر آن است که زندگی دنیا (و پست را) بر آخرت ترجیح دادند; و خداوند افراد بیایمان (لجوج) را هدایت نمیکند. (107)
ببین چگونه برای تو مثلها زدند! در نتیجه گمراه شدند، و نمیتوانند راه حق را پیدا کنند. (48)
بگو: «کسانی را که غیر از خدا (معبود خود) میپندارید، بخوانید! آنها نه میتوانند مشکلی را از شما برطرف سازند، و نه تغییری در آن ایجاد کنند.» (56)
و نزدیک بود (با نیرنگ و توطئه) تو را از این سرزمین بلغزانند، تا از آن بیرونت کنند!و هرگاه چنین میکردند، (گرفتار مجازات سخت الهی شده،) و پس از تو، جز مدت کمی باقی نمیماندند! (76)
و از تو درباره «روح» سؤال میکنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است; و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!» (85)
آیا نمیدانند خدایی که آسمانها و زمین را آفریده، قادر است مثل آنان را بیافریند (و به زندگی جدید بازشان گرداند)؟! و برای آنان سرآمدی قطعی -که شکی در آن نیست- قرار داده; اما ظالمان، جز کفر و انکار را پذیرا نیستند! (99)