حسام الدین شفیعیان
حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

جامانده

مردم به شایعات مجازی توجه نکنند/ تاکنون هیچ کودک بی‌سرپرستی در زلزله  کرمانشاه شناسایی نشده است

همه می دویدند همه تندتر از همیشه راه میرفتند.عده ای میخندیدند و عده ای گریه می کردند همه چیز بهم ریخته بود.

هیچ کس به هیچ کس سلام نمی کرد.

ترس تمام شهر را در برگرفته بود زنی بلند جیغ میزد و کودکی که سفید شده بود سفید سفید.

من در همه ی این ترسها نشسته بودم انگار همه چیز آروم بود آرام آرام لذت یک روز قشنگ هیچ کس به من توجه نمیکرد مثل همیشه تنها بودم تنهای تنها ولی این بار آروم آروم شده بودم یک حس عجیب فقط نگاه میکردم.مردی وسط جمعیت خودش را میزد و شخص دیگری که جیب او را میزد و به او دلداری میداد.زنی آن طرف تر بچه اش را بالا آورده بود بچه اش روی دستانش آرام خوابیده بود .جمعیت زیادی مرده بودند. که دوباره زمین لرزید آنقدر لرزید آنقدر لرزید که خیلی های دیگر هم مردن همه چیز آرام شده بود. و من که آرامتر از همیشه بالای سر خود جامانده ام‏ًٌَُ‏‎ْ‍! نشسته بودم چهره ی باقی مانده ام گویی آرامتر شده بود .حالا دیگه باید میرفتم حس پرواز از شلوغی‏‎ْ‘ از ترس به بالا و بالاترٌ رفتن .همه چیز باقی مانده بود از هیچیٌ !دیگر به زمین نگاه نکردم انگار نه انگار که روزی من هم آنجا بوده ام.

نویسنده-حسام الدین شفیعیان-شهریور139

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد